تنها بیست دقیقه وقت دارم
مجموعه حاضر، در بردارنده 14 داستان کوتاه است که میتوان بوی مخصوص خانه همسایه؛ طبقه چهارم؛ همه چی تموم شد عزیزم؛ قرمز و مشکی؛ تهران، روزی از روزها؛ این جا زنی است؛ و تنها بیست دقیقه وقت دارم را نام برد. داستان اخیر، ماجرای مردی است که پس از مدتها دختر کارفرمای پیشین خود را در یک گالری دیده و سعی دارد به هر صورت ممکن، توجه وی را به خود جلب کرده و زمان بیشتری را با وی بگذارند و شاید از او خواستگاری کند. اما در آخرین لحظه متوجه مرد جوانی میشود که گویا همسرش بوده و در اتومبیل به انتظار نشسته است. زن از مرد جوان خداحافظی کرده و در حالی که او را مبهوت بر جا گذاشته، با همسرش به راه میافتد و میرود.