عشق و هجرت
((عشق و هجرت)) داستانی است منظوم از سرگذشت مردی به نام((مهدی خراسانی)) که به دنبال هجرت از دیار خراسان به کویر داغ و تشنه، زبانزد اهالی((تورزن)) شد .داستان متضمن این عناوین است :((تقاضای مراد از خالق))، ((حاج یعقوب و اولاد او))، ((به یاد خاطرات تورزن))، ((خاطرات چند سفر دور از وطن))، ((مسئولیت در جوانی))، ((پدر)) و چند عنوان دیگر .در بخشی از سرگذشت((مهدی)) این ابیات به چشم میخورد :ما شنیدیم هم بگفتند ناقلانی این سخن/ بوده است سینه به سینه تا که آمد دست من/ از خراسان یک جوان هجرت نمود/ ما ز سعد دین بپرسیم ماجرای آن چه بود/ ماجرا، گویا که آغازش چنین گردیده است/ یک جوان بیست ساله نام ایشان مهدی است/ قهر کرده از کسان و خانهاش/ ترک منزل کرده با کاشانهاش/ ....