آشیانهای برای کبوترها (دزفول)
مخاطبان نوجوان در یازدهمین شماره از مجموعه "قصههای شهر جنگی" با تلاش زنان دزفولی در پشت جبهه آشنا میشوند. راوی داستان، دختر جوانی است که همراه خانواده و پدرش که نظامی است به تازگی از شیراز به دزفول آمدهاند. او در این داستان علاوه بر توصیف کمکهای جنسی مردم دزفول، نقش زنان دزفولی را در فراهم آوردن مایحتاج رزمندگان شرح میدهد؛ همچنین صحنههایی از بمباران و حملات هواپیماها و شرایط جنگی شهر را بازگو میکند. سقوط یک هلیکوپتر عراقی و شهادت جمعی از بستگان و دوستان وی در بخشی از داستان آمده است.