شب سیزدهم

شب سیزدهم

استوار «سگوند»، رئیس بند زندان برازجان به دستور رئیس خود، سرگرد بامداد چهل زندانی را در چهار اتاق زندان ـ هریک مربوط به عده‌ای از مجرمین است ـ جای داده است. «نادر بلوچ» از جمله زندانیان تازه‌وارد است. او در گفت‌وگو با هم‌بندانش علت به زندان افتادن خود را بازگو می‌کند؛ بدین‌ترتیب که نادر به سارا خاتون دختر ستارخان بلوچ، علاقمند بوده، اما زمانی که مخالفت ستارخان را برای پذیرفتن خویش به دامادی می‌بیند با سارا دست به فرار زده و با او زندگی در دل طبیعت را آغاز کرده است. اما پس از گذشت ماه‌ها و در حالی که سارا باردار بوده، نادر با افراد ستارخان مواجه می‌شود و در این حال بین آنها درگیری ایجاد می‌شود. در این نزاع، ستارخان و دخترش سارا کشته می‌شوند و نادر که فرار را مغایر با وجدان اخلاقی می‌داند به وسیلة مامورین بازداشت می‌شود. اکنون نادر، در شب سیزدهم ماه به دار آویخته می‌شود. او پیش از اعدام، در خواب دیده، که سارا پشت یک لایه ابر پنهان شده است. در پایان داستان آمده است: «بلوچ رفته بود تا با ساراخاتون پشت یک لایة ضخیم از ابر پنهان شود».

قیمت چاپ: 3,800 تومان
زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

202

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789648661125

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف