غزاله
داستانهای فارسی - قرن 14
نویسنده در این داستان از عشقی سخن میگوید که در لابهلای سالهای دوری و هجران، فرسوده و کهن گشته است .((فرخ دهدشتی)) مردی است متمول و صاحب شرکت که اینک قدم به زادگاهش گذاشته خاطرات دوره جوانیاش را مرور میکند .او در همین هنگام عشق سالهای جوانی خود، ((صفورا)) را میبیند و با او به گفت و گو مینشیند . دهدشتی)) که از زن خود جدا شده قصد دارد عشق گذشته خود را ترمیم کند، از این رو ...