سیاه و سفید
داستانهای فارسی - قرن 14
حوادث این داستان در یک آسایشگاه روانی میگذرد. شخصیت اصلی داستان اختلالی ندارد و خود را به دیوانگی زده است و در شروع داستان به معرفی افراد داخل آسایشگاه میپردازد. «مادام اسمیت» که یک هفته با جسد خانوادهاش زندگی کرده و حالا هر روز خود را یک زن 45 کیلو با یک ظرف شیرینی خانگی در دست تصور میکند. پیرمردی که خود را سروان تصور میکند و خاطراتی را از سال 1356 بازسازی میکند، «ارغوان»، دختری کرولال که راوی، هر روز برایش کتاب میخواند و... .