سیب
نمایشنامه فارسی - قرن 14
این نمایشنامه کوتاه در سه پرده تدوین شده است .در هر سه پرده گفت و گوها و حرکات مشابهی صورت میگیرد .در این نمایشنامه، یادکردی از گذشته و تصویری از حال، توامان ارائه میشود .در بخشی از گفت و گوی این نمایشنامه آمده است : "چه زود گذشت اون سالها، حال آزادی، هر جا بخوای میتونی بری .دیگه مجبور نیستی به این و اون دستور بدی...دیگه تموم شد آن شور و شوقها، آرزوی بالا رفتن و بالاتر رفتن اون صبح بهاری یادت هست؟ تصمیم گرفته بودی بری واسه خودت آدمی بشی .پدر و مادرت گریه میکردند .تنها بچهشون بود .تو که نمیفهمی یعنی چه؟ میفهمی...هیچ وقت بچه نداشتی ."...