شبح تماشاخانه
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
کتاب حاضر، داستانی است ساده و روان و درعینحال پر از کشش و التهاب، با چاشنی همیشگی روح بشر یعنی عشق و عاطفه که با بسیاری از دیگر صفات زیبای انسانی گرهخورده، صفاتی از قبیل وفاداری و گذشت و حتی ایثار. این داستان، نمایی فشرده اما واضح و گویا از آداب و اخلاق و شیوة زندگی در اروپای قرن نوزدهم ارائه میکند. در پایان این داستان مرد ایرانی را به سان تنها ساکن خانة اپرا مییابیم، آنجا که «اریک» مرده است و خانمی که خود از کارکنان مهم خانة اپراست، بیرون ایستاده و در میزند و از میان 1500 نفری که در خانة اپرا کار میکنند، مرد ایرانی است که به روی او در میگشاید و فضا به گونهای القا میشود که گویی مرد ایرانی تنها کسی است که در خانة اپراست.