بیست هزار فرسنگ زیر دریا
داستانهای فرانسه - قرن 19م.
این داستان، روایت حادثة عجیبی است که سال 1866 را متشنج ساخته بود. در مسیر شاهراههای دریایی از دریای آتلانتیک گرفته تا اقیانوس اطلس، به خاطر وجود حیوان عظیم الجثهای که از نهنگ بزرگتر و در حرکت سریعتر بود، اعلام خطر گردید. این پدیده، به صورت یک کنجکاوی افکار را به خود مشغول داشت تا این که کشتی اسکوتیانا با این هیولا برخورد کرد و در کف کشتی شکافی به صورت یک مثلث کامل به طول دو متر ایجاد شد. این حادثه باعث شد که ایالات متحدة آمریکا، یکی از بهترین و عجیبترین کشتیهای خود، به نام «ابراهام لینکن» را جهت پیگیری و صید هیولا در مسیر تمام دریاهایی که حیوان مشاهده شده بود، اختصاص دهد. در آن زمان آقای آرناکس، پرفسور موزة پاریس به خاطر مطالعات و پژوهشهایی که دربارة آنچه که در اعماق رویاها میگذشت، مشغول بود و شهرت فراوانی کسب کرده بود. او به دعوت جی ـ بی هوبسون، وزیر نیروی دریایی، در ماموریت کشتی ابراهام لینکن شرکت کرد و سفر خود را آغاز نمود. خاطرات او با عنوانهای درون شکم هیولای دریایی، شکار در اعماق دریا، لنگر انداختن زیر دریا، مراسم تشییع جنازه در قطب جنوب و پیمانه لبریز شد برای جوانان به نگارش درآمده است.