ثیب (ثریا یا بهار)
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر دربردارنده رمانی فارسی با موضوع اجتماعی و عاشقانه است. نویسنده تلاش کرده تا با پرداخت شخصیتها و بیان جزئیات لازم، مخاطب را با خود همراه کند. در بخشی از داستان میخوانیم: «سر خمیدهام را مقابل آیینه بالا کشیدم. به کندی نفسم بالا میآمد. تمام سلولهای بدنم تشویش و اضطراب شده بود. چه میدیدم؟ آن تصویر دلفریب توی قاب آیینه من نبودم. کی و چه کسی تصویر مرا عوض کرده بود؟ آن دختر توی قاب آیینه چه کسی بود؟ هرکه بود، او من نبودم. او دیگری از من بود.»