سیتا آواز کریشنا
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «غروب بود. خورشید پشت امواج آرام و بیصدای رود گنگ در حال پنهان شدن بود. گویی آن نور جاویدان، به همراهی تمامی امواتی که در طول روز به قعر رودخانه فرستاده شده بودند، در حال خوابیدن بود. در آنسو چوبهای نیمهسوختهای که هنوز دود از خاکسترشان بلند میشد، روشن بودند».