مگس خان و لولو مگسه
داستانهای تخیلی / مگسها - داستان
روزی روزگاری پسربچه بازیگوشی به نام «ویز» زندگی میکرد. او یک مگس خانگی بامزه داشت که اسمش را «مگس خان» گذاشته بود. مگس خان، میتوانست اسم پسر را صدا کند. آن شب ویز برای خودش و مگس خان یک ماسک ترسناک درست کرد، این کار باعث شد تا مگس خان نیز آن شب پس از خوابیدن ویز به آزمایشگاه برود و شروع به درست کردن یک هیولا بکند. ناگهان صدای عجیبی ویز را از خواب بیدار میکند. او «لولو مگسه» را میبیند. مگس خان برای نجات ویز از دست لولو مگسه باید کاری انجام بدهد اما... .