سفر در زمان (سایه)
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان، داستانی خیالی درباره قدم گذاشتن در آینده با مفهومی هیجانانگیز در زمان است. «شیوا» دختری حساس و با عاطفه است که از شغل خود ناراضی است و به همین دلیل به بالای پشتبام شرکت میرود تا خودکشی کند. ستوان «سایه اشرفی» برای نجات شیوا به پشتبام میرود و در حادثهای که رخ میدهد، شیوا و سایه دچار برقگرفتگی شده و به بیمارستان منتقل میشوند. وقتی سایه به هوش میآید نزدیک شیوا میشود و دستان او را میگیرد و ناگهان جیغی میکشد و هردوی آنها ناپدید میشوند و... .