دژ سپند و کودکی رستم

دژ سپند و کودکی رستم

داستان‌های حماسی

«رودابه» همسر زال، باردار بود، اما نوزداش آنقدر بزرگ بود که نمی‌توانست آن را به دنیا بیاورد. حال رودابه بسیار بد بود و در این حال زال به یاد پر سیمرغ افتاد و آن را سوزاند. سیمرغ به سوی زال آمد و او را راهنمایی کرد. «رستم» به دنیا آمد و روزبه‌روز بزرگ‌تر شد و پدرش به او یادآوری کرد که دیگر وقت آن رسیده است که به کوه «سپند» برود و انتقام «نریمان»، پدربزرگش، را بگیرد. سپس رستم در چهرة بازرگانان به همراه یارانش به آنجا حمله کردند و آنها را شکست دادند و سپس ثروت‌های خزانه‌شان را با خود بازگرداندند و دیوار قلعة دشمن را نیز ویران کردند. آنگاه برای این پیروزی جشنی برپا و همة مرم در آن جشن شادی کردند. این کتاب اقتباسی است از یکی از داستان‌های شاهنامه که به زبان ساده برای کودکان و نوجوانان بازنویسی شده است.

قیمت چاپ: 1,500 تومان
تصویرگر:

مریم ثقفی

ناشر:

خانه هنر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

398.2

سال چاپ:

1392

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642879809

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف