یک روز ترسناک خیلی بد

یک روز ترسناک خیلی بد

الکساندر صبح که از خواب برمی‌خیزد، مشاهده می‌کند، آدامسی که دیشب خورده به موهایش چسبیده است. وقتی از تخت پایین می‌آید پایش را روی اسکیت گذاشته و سر می‌خورد. زمان حاضر شدن بر سر میز صبحانه نیز برخلاف همیشه، جعبة سریال صبحانه‌اش خالی است و هیچ اسباب‌بازی در آن وجود ندارد. پس از صرف صبحانه به همراه دوستانش «آندره و الیوت» سوار سرویس مدرسه می‌شود. اما آن دو به الکساندر اجازه نمی‌دهند که کنار پنجره بنشیند و به همین دلیل الکساندر که ما بین آنها قرار گرفته احساس فشار و ناراحتی زیادی می‌کند. در مدرسه نیز خانم معلم نقاشی الکساندر را نمی‌پسندد و فقط از نقاشی «بل»، دوست الکساندر تعریف می‌کند و... داستان حاضر نخستین اثر نویسنده است که در سال 1972 منتشر شده و اینک به فارسی برگردانده شده است. این داستان به شرح وقایع بدی اختصاص دارد که برای پسربچه‌ای با نام الکساندر از یک صبح تا شب اتفاق می‌افتد.

قیمت چاپ: 1,200 تومان
نویسنده:

جودیت ویورست

مترجم:

زینب رضایی

ویراستار:

فریبا نباتی

ناشر:

پیدایش

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

813

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

32

قطع کتاب:

بیاضی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643497446

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه