من میتوانم، حالا میبینید... (داستان حق رای زنان برای نوجوانان)
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب مصور حاضر، داستانی فارسی درباره حق رأی زنان است که با بیانی ساده و صمیمی و ادبیاتی ویژه نوجوانان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «سال 1303 خورشیدی بود و «مهرانگیز» پنجساله، در حیاط خانه مادربزرگش بازی میکرد. غروب شده بود و خالهها و داییهای «مهرانگیز» از خستگی روی تخت بزرگی که روی حوض وسط حیاط قرار داشت، نشسته بودند. «مهرانگیز» فقط روزهایی که قرار بود مادربزرگش شلهزرد یا حلوایی نذری بپزد به خانه مادربزرگ نمیآمد، و در طول هفته همیشه سه یا چهار روز را در خانه مادربزرگ میگذراند».