به من نگاه کن
شخصیت اصلی داستان دختری است به نام "شمیم "که در کودکی، پدر و مادرش را از دست داده و با دایهاش زندگی میکند .ثروت بسیاری نیز از پدر به او ارث رسیده است .پدر شمیم، قبل از مرگ وکیلی برای داراییاش در نظر میگیرد که آقای "مستوفی "نام دارد .شمیم پس از گرفتن دیپلم، در رشته پزشکی دانشگاه پذیرفته میشود و در این میان، "ساعد "یکی از همکلاسیهایش از او خواستگاری میکند ;اما شمیم به دوست صمیمی پدر و وکیلش، آقای مستوفی دل باخته که او نیز به دلیل فاصله سنی زیاد حاضر به ازدواج با شمیم نیست ....