سبد سفارش شما خالی است!

داستان «دختری که رهایش کردی» در بحبوحه جنگ جهانی اول می‌گذرد. «ادوارد» که نقاش است به جنگ اعزام می‌شود. اما شهر کوچک آن‌ها به همراه «سوفی» به اشغال آلمان‌ها درمی‌آید و او مجبور است از خانواده‌اش در برابر دشمن محافظت کند. یک قرن بعد، «لیو» که در لندن زندگی می‌کند، از همسر درحال مرگش یک تابلو نقاشی هدیه می‌گیرد. تابلویی که صد سال قبل کشیده شده و در جریان جنگ از فرانسه به انگلیس منتقل شده است. داستان در این دو زمان با محوریت زندگی این دو زن، یعنی «سوفی» و «لیو» که اشتراکاتی هم در برخی ویژگی‌ها دارند، پیش می‌رود. «مویز» در این اثر با استفاده از خاطرات دوران جنگ جهانی دوم و احساسات نوستالژیک، فضاسازی‌های زیبایش حال و هوای خاصی به خواننده می‌دهد. تأکید او در این اثر بر صفاتی مثل جسارت، شجاعت و جنگیدن برای ارزش‌هاست.