زندگی تصادفی
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان زندگی دو دختر است که هر کدام در اواسط زندگی خود تنها میشوند و خانوادههای خود را از دست میدهند، میپردازد. پارمیس از یک خانواده با وضع مالی خوب که پدر و مادرش را از دست داده و در خانهای بزرگ تنها زندگی میکند و اما دایانا که خانهشان در مرکز شهر بوده و پدرش در کودکی و مادرش را در بزرگسالی از دست داده است. دایانا با اینکه زندگی سختی داشت، ولی دست از تلاش برای ادامه زندگی بر نمیداشت. روزی بر سر اتفاقاتی، پارمیس دایانا را میبیند و از او میخواهد که با او دوست شود و به خانهاش برود و دایانا هم بعد از کمی فکر کردن، این موضوع را قبول میکند.