اشعهی سبز
داستانهای فرانسه - قرن 19م.
زمانی که روزنامه «مورنینگ پست» مطلبی درباره تأثیرات شگفتانگیز و باورنکردنی «اشعه سبز» بر ذهن و جسم انسان مینویسد، «هلنا کمپبل»، تصمیم میگیرد که خودش آن را تجربه کند. هلنا به همین خاطر مراسم ازدواجی که برخلاف میلش، بر او تحمیلشده را به تعویق میاندازد. او به همراه داییهای خود، «سم» و «سیب ملوی»، سفری را آغاز میکند که به داستانهای حماسی شبیه است. یک نقاش و یک دانشمند آماتور نیز به جستوجوی آنها برای یافتن اشعه سبز میپیوندند. این گروه در سفر هیجانانگیز و پرماجرای خود به ساحلی دوردست میروند، با تندبادهایی عجیب روبهرو میگردند، صبر و اراده خود را به آزمایش میگذارند و درنهایت، با خویشتن واقعیشان مواجه میشوند.