افسانههای گیلان
افسانهها و قصههای گیلکی
نویسندة کتاب حاضر، افسانههای گیلان را با مضمونهای گوناگون مانند: نبرد خیر و شر؛ مرگ و زندگی؛ قصّههای طنز؛ سحر و جادو؛ جنّ و پری؛ حماسی؛ دینی و اخلاقی؛ افسانههای کودکان و روایتهای گوناگون از فقر، سادگی آدمها، شکلهای گوناگون و خیالپردازانه از زبان جانوران، دیوها، انسانها و ... گردآوری کرده است. در خلاصة داستان «رمّال» آمده: در زمانهای قدیم، زن و شوهری در روستایی زندگی میکردند. مرد به دلیل بیکاری، بارها مورد سرزنش زن قرار گرفته بود. روزی یک اسب و به دنبال آن، صاحبش به روستا آمد. مرد که این اتّفاق را دید، نقش رمّال را بازی کرد و اسب را به صاحبش رساند. چند بار این اتّفاق افتاد تا اینکه مرد به رمّالی معروف شد. روزی چهل دزد به خزانة پادشاه دستبرد زدند و پادشاه با شنیدن وصف رمّال، او را احضار کرد و با درخواست یافتن دزدان از رمّال، او را در موقعیت مرگ و زندگی قرارداد.