ننه نقلی و خروس بی محل
داستانهای تخیلی / تامین خسارت - ایران
ننهنقلی در ده کوچک و سرسبزی زندگی میکرد. او زنی مهربان بود و همیشه کارهایش را به موقع انجام میداد و همه دوستش داشتند. اما «پنجه طلا»، خروس او، همیشه بیموقع میخواند و موجب آزار و اذیت مردم و حیوانات دیگر میشد. برای همین یک روز «قلی» پسر همسایه، میخواست او را در رودخانه بیندازد، اما ننهنقلی مانع این کار شد. پنجهطلا تا چند روز بعد از آن ماجرا بیموقع نخواند، اما بعد از مدتی دوباره مزاحمتهای خود را آغاز کرد. به همین دلیل ننهنقلی با گذاشتن نقاب روی صورتش خود را به شکل خروس درآورد و بیموقع کنار لانة او آواز میخواند. پنجه طلا که از کار خروس جدید ناراحت شده بود، از او خواست بیموقع نخواند. ننهنقلی با این کار به او آموخت تا هیچکاری را بیموقع انجام ندهد. این داستان آموزنده برای گروه سنی «الف» و «ب» نگاشته شده است.