پانزده 15: زندگینامه و خاطرات طلبه شهید علی مومنی
جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - شهیدان - خاطرات / جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - شهیدان - سرگذشتنامه / مومنی، علی، 1350 - 1365
این کتاب گوشهای از شرحِحال مادران شهدای گمنام و مفقودالجسد با محوریت مادر شهید «علی مؤمنی» است. طلبه شهید علی مؤمنی در سال 1349در خانوادهای مذهبی در روستای «بیشهدراز» از توابع شهرستان دهلران به دنیا میآید. با توجه به اینکه پدر ایشان میزبان روحانیونی بود که برای تبلیغ به روستای بیشهدراز اعزام میشدند، به شدت به علوم دینی و تحصیل در حوزه علمیه علاقهمند میشود و بعد از مشورت با آن روحانیون در سال 1361 به قصد تحصیل به حوزه علمیه ایلام میرود. در سال 1364 دلش رنگ شقایق به خود میگیرد و به درخواست رهبر کبیر انقلاب لبیک میگوید و با یک کاروان از روحانیون عازم جبهههای حق علیه باطل میشود. در عملیات والفجر 8 مجروح میگردد و جهت مداوا به پشت جبهه مراجعت کرده و در مراجعات دوباره به جبهه در واحد اطلاعات لشگر 17 علی بن ابیطالب (ع) مشغول خدمت میشود و پس از رشادتهای فراوان، طی یک مأموریت در دوم خردادماه سال 1365 در جزیره مجنون و درگیری سخت به فیض شهادت نائل میآید و پیکرش در جزیره مجنون باقی میماند. مادر شهید مؤمنی پس از عزیمت به زیارت عتبات عالیات در جوار مرقد امام حسین (ع) ایشان را به پهلوی شکسته مادرش حضرت زهرا (س) قسم میدهد که پس از مراجعت به ایران خبری از فرزند شهیدش به او برسد. هنوز بیست روز از این ماجرا نگذشته بود که قاصدان قافله شهدا خبر تفحص پیکر مطهر شهید مؤمنی را به شهر آوردند و پیکر مطهر طلبه شهید علی مؤمنی پس از 15 سال یعنی در چهاردهم اردیبهشتماه سال 1380 از آبهای گرم مجنون به زادگاهش دهلران بازگشت.