رینکل کوچولو در سیرک
رینکل کوچولو تازه دوچرخهسواری یاد گرفته بود. پدر او در ساختمان روزنامه کار میکرد، رینکل به اصرار به جای یکی از ماموران روزنامه تصمیم گرفت روزنامهها را به خانهها برساند. در همین هنگام دلقکی از یک سیرک بزرگ وارد شد و در هر روزنامه آگهی نمایش سیرک را گذاشت. رینکل با روزنامهها و آگهیها به راه افتاد. بعد از چند روز، رینکل روزنامهها را جلوی خانهها میانداخت. او به قدری مغرور شده بود که با سرعت دوچرخه را میراند تا این که دوچرخه به یک سنگ بزرگ خورد و قراضه شد. رینکل فکری به سرش زد و دوچرخة قراضه را به یک تکچرخ تبدیل کرد و همین موضوع باعث شد که به سیرک راه پیدا کند و با تکچرخ خود نمایش اجرا کند. این کتاب برای کودکان گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است.