زوزه ابلیس در بندر مهآلود
داستانهای فارسی - قرن 14
چنگیزخان مغول در آخرین روزهای عمرش، به محل نامعلومی رفت و از مرد سیاهپوش سوار بر اسب روغنی گرفت و بر خود مالید و هیبت انسانیاش را از دست داد و تبدیل به گرگینه شد. او تمامی یارانش را درید و تمام کسانی که توسط او زخمی شده بودند، تبدیل به گرگینه شدند. شهرآگین جوان قدرتمند، به همراه شش تن از یارانش تصمیم به جنگ با چنگیز گرفتند. شهرآگین با نیزهای نقرهای چنگیز را کشت. اردشیر، برادر شهرآگین در این نبرد بر اثر برداشت زخم تبدیل به گرگینه شد و به موجودات و مردم حمله میکرد. شهرآگین اردشیر را نابود کرد و خود نیز کشته شد. در این راستا، افرادی به مقابله با گرگینه پرداختند و تبدیل به شکارچیان گرگینه شدند و انتقام کشتگان را گرفتند.