مامان بزرگ گنگستر
داستانهای کوتاه انگلیسی - قرن 21م.
«بنِ» 12 ساله از اینکه مجبور است جمعهها به خانه مادربزرگش برود خوشحال نیست. مادربزرگ حوصلهاش را سر میبرد، همیشه غذاهایی پر از کلم درست میکند و تلویزیونش هم خراب است. یک روز که بن برای خوردن بیسکویت سروقتِ قوطی بیسکویتهای مادربزرگ میرود، یکعالم جواهرات گرانقیمت در آن پیدا میکند و این باعث میشود بن درباره مامانبزرگش کنجکاو شود و شبانه تعقیبش کند... و چیزهایی بفهمد که هرگز تصورش را هم نمیکرد... .