چشم مروارید
داستانهای تخیلی
کتاب مصوّر حاضر، داستانی تخیلی است که به سبک کودکانه و برای گروههای سنی (ب) و (ج) تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، پرهیز از طمع و مالدوستی است. در این داستان آمده است: مرد فقیری وقتی متوجه میشود که بجای اشک از چشمان دخترش مروارید میآید، همة مرواریدها را به شهر میبرد و میفروشد. پس از مدتی در قبال گرفتن یک خانه و مغازه دخترش را به مرد زرگر میدهد، دخترک آنقد گریه میکند که مرد زرگر پولدار میشود. دخترک چشم مروارید و مادرش از دوری یکدیگر مریض میشوند ولی بالاخره یکدیگر را پیدا میکنند و مرد زرگر اجازه میدهد دخترک نزد خانوادهاش بازگردد. پیام این داستان به مخاطبان این است که نباید به خاطر طمعورزی، ارزشهای خود و مهربانیهایمان را زیر پا بگذاریم.