به سوی نطفگی: آرمان شهر من
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان که به بررسی ارتقای روح و لذتها در دو سوی زندگی – دنیا و آخرت – میپردازد زنی جوان در زندگیاش احساس پوچی میکند و به همین دلیل تلاش دارد تا از این حالت خود را رها کند، بر اثر اتفاقات رخداده او به سرزمینی پای میگذارد که او را متوجه این موضوع میسازد که: به دنیا آمدن و لحظه نطفگی مهم نیست چون گذشته است، ولی پایان زندگی پیشِرو نامعلوم است و هر چیز نامعلومی جذابیت ذهنی فوقالعادهای دارد. اولین کار آن است که سختیهای زندگی را به دوش بکشی و سپس نتیجه را مشاهده کنی و زندگی انسان چیز دیگری غیر از این دو نیست.