سمور بازیگوش
سمور کوچولو و دست «سارا» بود و اغلب به دیدن او میرفت. یک بار که سمور کوچولو در حال رفتن به خانة سارا از پنجره بود، سارا خرگوشی را که در دستش بود پنهان کرد و از سمور خواست که از خانه بیرون برود. سارا نیز همراه نامههایی با عجله از خانه بیرون رفت. سمور کنجکاو شد و به اتاق سارا رفت و خرگوش را پیدا کرد، اما هنوز نمیدانست که خرگوش، یک عروسک است. در همین لحظه سارا به خانه آمد و به سمور گفت که این خرگوش فقط یک اسباببازی است. سارا یک مهمانی عروسکی ترتیب داده بود و مهمانهای او خیلی زود از راه رسیدند. آنها از مهمانی، بسیار لذت بردند.