دیروزهای ما
داستانهای ایتالیایی - قرن 20م.
جوستینو، کونچتینا، ایپولیتو آنا فرزندان یک خانواده در ایتالیا هستند. مادر بعد از به دنیا آوردن آنا فوت میکند. پدر وکالت را کنار میگذارد و خاطرات مهم خود را در کتابی به نام «در پیشگاه حقیقت» مینویسد. این کتاب مملو از مطالب آتشین علیه پادشاه و فاشیستها است. او همة زندگیاش را در آن کتاب خلاصه کرده است؛ از عقبنشینی در کاپورتو گرفته تا گردهمایی سوسیالیستها و راهپیماییهای فاشیستها در رم. بعد از مرگ پدر، کونچتینا به همراه نامزدش دانیلو، و ایپولیتو به همراه دوستش امانوئل شبها مینشستند و کارهای مرموز و خطرناکی را برنامهریزی میکردند. آنها مانند کتاب خاطرات پدر، تصمیم داشتند فاشیستها را با انقلاب سرنگون کنند. آنا نیز در این راه کمکم با کنجکاوی دربارة فعالیت آنها پی به معنی سیاست میبرد. در رمان دیروزهای ما، نویسنده سعی دارد تصویری از زندگی پرحادثة ایتالیای روزگار خویش ارائه دهد.