چهار داستان در پندستان
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر متنی تخیلی با موضوع اخلاق است و هدف از نوشتن این کتاب بایدها و نبایدهایی است که فراموششده است. این کتاب شامل چهار داستان با عنوانهای «خنده اجباری»، «جاهل و دانا»، «پسری که در شد» و «دو دوست» است. در «خنده اجباری» میخوانیم: «اسمش را «امید» گذاشتند. پسر پرهیجان و شوخطبعی بود. پدر و مادر از بودنش خوشحال بودند. او بزرگ و بزرگ میشد تا جایی که در دهسالگی همه اهل دیار به او افتخار میکردند و بازهم بزرگ شد و دیگر عدهای او را از خود ندیدند و نقاط ضعفش را دنبال کردند تا جایی که هر موفقیتی به دست میآورد آن را کوچک میشمردند».