هزارههای افغانستان (تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و سیاست)
اثر حاضر بررسی جامعی است از دکتر "سید عسکر موسوی "(متولد کابل، دارای دکترای انسانشناسی از دانشگاه آکسفورد) درباره یکی از گروه بزرگ قومی، افغانستان، یعنی "هزارهها "که عمدتا شیعه مذهب و فارسیگوی هستند و از گذشتههای دور در هزارهجات (افغانستان مرکزی) به سر میبردند .علاوه بر این، کتاب متضمن دیدگاه تازهای برای مطالعات و بررسیهای کلی در مورد افغانستان است .کتاب به 9فصل تقسیم شده است که هر یک از آنها، یک جنبه از مسائل جامعه هزاره را در بر میگیرد .مقدمه با طرح مسائل و پرسشهایی که در بقیه کتاب تشریح شده، به مثابه، مدخلی است که در آن موضوعاتی چون "هویت ملی " یا "تغییر نام خراسان به افغانستان"، همچنین چارچوبهای اصلی نظریات کتاب فراهم میآید .نگارنده در فصل اول منشا هزاره را به بحث گرفته، سپس دیدگاههای مختلف موجود را طبقهبندی نموده تا بتواند با نقد هر یک از آنها به دیدگاه جدیدی دست یابد .فصلهای دوم و سوم نگرشی است به ساختار اجتماعی و فرهنگی هزارهها، از جمله بررسی مذهب، زبان، هنر و جمعیت، نیز موقعیت جغرافیایی آن .نویسنده در فصل چهارم روابط سیاسی ـ اجتماعی و شیوه تولید جامعه هزاره را بررسی میکند .در این فصل به موضوعاتی چون زراعت، دامداری، تجارت و صنعت در هزارهجات توجه شده، طی آن تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی جامعه هزاره در حدود یکصد سال گذشته تجزیه و تحلیل شده است .فصل پنجم که مهمترین دوره تاریخ اجتماعی اخیر هزارهها را در بر میگیرد، گزارشی است از تغییرات و تحولات سیاسی ـ اجتماعی از حوادث غمانگیز دهه 1890، نیز تجزیه و تحلیل علل و عواقب این حوادث .نویسنده در فصل ششم تغییرات اجتماعی در جامعه هزاره، پس از حوادث دهه 1890را بررسی کرده و به شکل خاص به مطالعه اجتماعات هزاره که بعد از آن زمان در خارج از افغانستان شکل گرفته، اهتمام ورزیده است .وی در فصل هفتم به انکشاف و توسعه جامعه هزاره بین سالهای 1919تا 1978م نظر داشته نیز وضعیت مصیبتبار هزارهها را طی این سالها، معرفی میکند . فصل هشتم، تجزیه و تحلیلی است از وضعیت اجتماعی، تغییرات و انکشاف در جامعه هزاره، نقش هزارهها در مقاومت و مبارزهای که از سال 1978م شروع شد، نیز قیامهای غیر منتظره آنها از این زمان که به صورت یکی از جریانات سیاسی مهم در تعیین شکل آینده افغانستان، تلقی میشود .فصل نهم به مطالعه جامعه هزاره و "تجدید حیات "آن در طول دهه 1990م اختصاص مییابد .در بخش نتیجه ابتدا به خلاصهای از مسائل مطرح شده در کتاب اشاره میشود ;سپس اهمیت و ضرورت واقعی مطالعه هزارهها ـ با تاکید ویژه بر نقشی که آنان در آینده افغانستان باید برعهده گیرند ـ مطرح میگردد .کتاب با یادداشتهای مولف، فهرست منابع و ماخذ فارسی و لاتین، نمایه و ضمایمی شامل جدول اطلاعات گروهها و احزاب، تصویر چند سند، عکسهایی از رهبران و مردم هزاره به پایان میرسد .