وقتی تو بودی
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14 - مجموعهها
فرشته، برای مأموریت آمادهای؟ وای جرمیل اعظم، من خیلی دلشوره دارم، می شه یکم برام توضیح بدید؟ شما خیلی با تجربهاید، من نمی خوام تو اولین مأموریت اتفاقی پیش بیاد. دخترم ترس نداره، تو برای شروع، مأموریت دشواری نداری، کیان پسریه که به تازگی فرشته مراقبش بازنشسته شده، آدم بی دردسر و آرومیه، کار سختی نداری، چند روز اول، فرشته قبلی کمکت می کنه تا راه و چاه رو یاد بگیری، وقتی آمادگی لازم رو پیدا کردی، فرشته قبلی بر می گرده و تو به تنهایی ادامه میدی، یادت باشه همیشه باید با من در ارتباط باشی، هر جا نمی دونستی چه کار کنی، حتماً کسب تکلیف کن دخترم...