سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر داستانی است که در آن نویسنده زندگی مردی خسیس و سنگدل را به تصویر می‌کشد. او که نامش «اسکروج» است به‌رغم ثروت فراوان از کمک به همنوعان خود دریغ می‌ورزد تا آنجا که حتی گدایان از او درخواست سکه‌ای نمی‌کنند. سرانجام روح شریکش «مارلی» که هفت سال پیش مرده است در یکی از شب‌های کریسمس به سراغ او می‌آید و به او هشدار می‌دهد که شیوه زندگی خود را تغییر دهد. اما «اسکروج» نمی‌پذیرد. «مالی» به او می‌گوید که سه روح به دیدن او خواهند آمد. پس‌ازآن سه روح به دیدن «اسکروج» می‌آیند و در پی ماجراهایی او را متوجه رفتار ناشایست خود می‌کنند. این امر سبب می‌شود تا «اسکروج» که پیرمردی خسیس، پول‌دوست و ثروتمند است به مردی مهربان، دوست‌داشتنی و سخاوتمند تبدیل شود.