صداهای مرگبار: رمان
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، تریلری است درباره یک قاتل زنجیرهای تنها؛ قاتلی که دوست دارد تنهاییهای زندگیاش را با کشتن کودکان پر کند ولی او خود در کودکیاش گیر کرده و زندگی پرنفرین امروزش حاصل همان تنهایی آن دوران است. این کتاب داستان قاتلی است که کودکان را بهعنوان قربانیهای خود انتخاب میکند. داستان، خطی است اما در برخی مواقع فلاشبکهایی به گذشته میزند و راوی به عقب بازمیگردد. در داستان میخوانیم: «جنون پلیدی که هم در ذهن و هم در روحش رسوخ کرده بود، مانند نقابی جلوی چشمش را گرفته بود و هر چیزی را که زمانی بود در پیش چشمهایش کدر کرده بود».