در شعلههای آب
این داستان که در شش فصل تدوین شده توصیفی است از صحنههای آغازین جنگ تحمیلی و رزمندگانی که قصد دارند با انفجار کانالهای رود کارون، آب آن را به دشت خوزستان رها سازند و از این طریق مانع پیشروی تانکهای دشمن شوند .راوی داستان که خود یکی از همان افراد است جزئیات کار را گاه به شکل نمادین به تصویر میکشد و حوادث متعدد آن را شرح میدهد و سرانجام جاری شدن آب را که موجب غرق شدن دو تن از همرزمان او نیز میشود چنین توصیف میکند" :راستی آب و عشق چقدر هم شکلاند !نرم، اما کشنده .صبور، اما شکننده .زلال، اما اسرارآمیز و نه همیشه شعلهور چون آتش .که گاه سرد و گاه سوزان ...تنها هزار یک چند سرریز میکند .تا نشکند .تانمیرد ...