بیداد سکوت

بیداد سکوت

این داستان روایت خاکسپاری یک مادر است "فرشته"، راوی داستان، که برای خاکسپاری مادر به ایران آمده در خلال مراسم از شست و شو تا مراسم شب هفتم، تمامی خاطرات کودکی، نوجوانی و جوانی خویش را مرور می‌کند. در بخشی از کتاب آمده است: "دعوا و خشونت و تنبیه در کارش نبود. هرگز به یاد ندارم که حتی صدایش را هم بلند کرده باشد. هر چه بود ملایمت بود و دلجویی من هم نمی‌گذاشتم بار خاطرش افزوده شود به جز یک بار آن هم به خاطر عشقم به "نورمن ویزدم" مادرم نورمن ویزدم را دوست نداشت؛ بنابراین با اجازه‌ی خودش و پدرم، با عباس، عباس بتول را می‌گویم، رفته بودیم سینما..... آن قدر هر دو از این فیلم لذت برده بودیم که به پیشنهاد من، و با موافقت عباس یک سانس اضافی هم نشستیم. نه شب شده بود و احتمال پیدا کردن تاکسی دربست کم، اما من حسابش را کرده بودم. "نگران نباش عباس، میریم مطب و با بابام میریم خونه"... وقتی به سر محمودیه رسیدیم قشون بسیجی مادرم را سر خیابان دیدیدم. در دم دریافتم که چه دسته گلی به آب داده‌ام...".

قیمت چاپ: 1,000 تومان
نویسنده:

فرشته کوثر

ویراستار:

مینا مهبدراد

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1383

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

88

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789648564044

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف