گلنار و عروسک پارچهای
داستانهای اجتماعی / داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای اخلاقی / شعر
داستان درباره دخترکی به نام "گلنار "است که مادربزرگش برای او عروسکی پارچهای میسازد .گلنار با دیدن عروسک دچار غرور و خودخواهی میشود به طوری که دعوت دوستانش را برای بازی مشترک نمیپذیرد و ترجیح میدهد به تنهایی با عروسکش بازی کند .اما پس از چند روز حوصلهاش سر میرود و به سراغ بچهها میرود .این بار بچهها با او قهر میکنند و حاضر به بازی با او نیستند .سرانجام با پا در میانی مادر بزرگ بچهها با گلنار آشتی میکنند و بدین ترتیب دوباره دوستی میان آنها برقرار میشو .داستان با ترکیبی از نثر و شعر تالیف شده و در صفحات مصور و رنگی به چاپ رسیده است .