عالیه از آمپول نمیترسد!
داستانهای علمی / بیماریها
چند سال قبل دکتر مهربان به یک روستا در جنوب کشور رفته بود. در کوچههای روستا، دختر کوچکی به نام "عالیه" را دید که بر روی صورتش زخمی دیده میشد. دکتر مهربان پس از دیدن محل زندگی عالیه، علت زخم و نحوۀ درمانش را به او توضیح داد و به پدر عالیه نیز برای جلوگیری از بیماری سایر اعضای خانواده توصیههایی کرد. این داستان تحت عنوان "سالک" به همراه چندین داستان دیگر در کتاب حاضر به چاپ رسیده است. تمامی این داستانها در زمینۀ بیماریها و علت به وجود آمدن آنهاست. عناوین دیگر داستانها عبارتاند از: تبخال؛ زگیل؛ تراخم؛ زردزخم؛ اوریون؛ و آبله مرغان.