سبد سفارش شما خالی است!

"سحر" دختری 9 ساله و زیبا و "امید" پسری است که دوران راهنمایی را پشت سر می‌گذارد. سحر و امید در یک روز بارانی، در حالی که امید، سحر را زیر چتر خود پناه می‌دهد با یک‌دیگر آشنا شده و به هم دل می‌بندند. چند سال بعد سحر در یک حادثه‌ی رانندگی هردو پایش را از دست می‌دهد و از آن زمان رابطه‌ی خود را با امید قطع می‌کند. اما طی اتفاقاتی که در ادامه‌ی داستان رخ می‌دهد آن‌دو با یک‌دیگر ازدواج می‌کنند. اما دیری نمی‌پاید که امید بر اثر بیماری سرطان از دنیا می‌رود و سحر نیز بعد از مدتی بر اثر سکته‌ی قلبی می‌میرد.