دیدار از شهر خردمندان
در شهر خردمندان مردم به طریقی زندگی میکنند که به نظر میرسد بیدار هستند؛ در حالی که خوابند. بیدار هستند زیرا چشمان آنها باز است و از طرفی به نظر میرسد خواب باشند زیرا با عالم معنی سروکار دارند. آنها خدا را نور همة هستی میدانند که باعث روشنایی آسمانها و زمین، حقیقت وجود زمان و مکان، سکون و حرکت، تاثیر عوامل ژنتیک، فعل و انفعال سلولها و جریان انرژی بوده و خالق کل کائنات است. آنها معتقدند که آن نور یعنی خالق و قادر مطلق جهان هستی در همهجا حضور کامل دارد. ما را میبیند و در درون هر سلول وحشیای که اراده کند میتواند حضور داشته یا نداشته باشد. کتاب حاضر در قالب پرسش و پاسخ بین دو شخصیت خیالی با نام آقای «طاووسی» و «افلاکی» به نگارش درآمده است. آن دو دربارة شهر ایدهآلی صحبت میکنند که مردم آن معتقدند همة هستی از خدا و نور او تشکیل شده و اهالی آن تجلی و حضور ذات مبارک پروردگار را در همة حالات و در همة زمان و مکانها حضور نور میدانند. آنها در خلال این گفتوگوها به آثار ویرانگر مدرنیته؛ رابطة علم و دین؛ و طب قرآنی اشاره کرده و از آرای اندیشمندان و قطعاتی به نظم و نثر استفاده میکنند.