عرفان اسلامی و عرفان التقاطی: بررسی و نقد عقاید فرقهی گنابادیه
تصوف / گنابادیه / نعمهاللهیه
عرفان و معرفت امری تشکیکی و دارای مراتب است. بدون تردید دستیازی به مراتب برتر، امری اکتسابی و اشراقی است. لیکن اساس آن سرمایهای سرشته در سرشت آدمی است و در اهمیت و قداست آن همین بس که در کلام الهی به عنوان هدف آفرینش از آن یاد شده است. معرفت و شناخت به خودی خود امری پسندیده و دارای شایستگی ذاتی است و بر همین اساس اما و اگرهایی در باب آن، مربوط به موضع و چگونگی شناخت است، نه اصل آن. در این میان تعالیم و آموزههایی که مستند به وحی و حاملان وحی است، دارای اعتبار و معنویتی قطعی و غیرقابل خدشه است و معرفتهای بشری اگر به این مقدار قرار گرفته باشد، نتایجی شیرین و دلپذیر در پی دارد که ضامن سعادتمندی است، لیکن چنانچه آمیزهای از دریافتهای الهی به همراه هواهای نفسانی باشد، ظلمت کدورت امیال سرکش انسانی، زیبایی و حلاوت معرفتهای الهی را از بین میبرد. در پژوهش حاضر ضمن معرفی عرفان التقاطی، فرقۀ نعمت اللهی گنابادی و عقاید آنان بررسی میگردد. بر این اساس کتاب مباحثی همچون تفاوت عرفان اسلامی و التقاطی، سیمای عرفان در منابع اسلامی، پیشینۀ عرفان و تصوف، و تصوف گنابادی را دربرمیگیرد.