سبد سفارش شما خالی است!

کتاب مصور حاضر دربردارنده داستان‌های آموزنده کوتاه برای گروه سنی «ج» است. در داستان داروی شیر می‌خوانیم: روزگاری در جنگلی شیری به بیمار خطرناکی مبتلا شد بود و آنچنان ناتوان بود که از حرکت باز مانده و شکار برای او بسیار مشکل شد بود. روباهی که در خدمت شیر بود و از ته مانده شکار او خود را سیر می‌کرد. روزی به روباه گفت: باید خودم را درمان کنم، اما داروی درد من به این راحتی پیدا نمی‌شود، چون علاج آن گوش و دل خراست. روباه به شیر گفت: اگر الان دستور بدهد داروی دردش را تهیه می‌کند. چون در این نزدیکی چشمه‌ای وجود دارد که مردی هر روز در آن لباس‌های مردم را می‌شوید. او خری دارد که لباس‌ها را بر پشت او می‌اندازد و جابه‌جا می‌کند. مرد رخت‌شوی حیوان خود را در سبزه‌زار رها می‌کند تا بچرد و خود به شستن لباس‌ها مشغول می‌شود. من خر را فریب می‌دهم و به نزد شما می‌آورم. هدف نگارنده در این داستان کوتاه این است که یادآوری می‌کند که ما باید در همه شرایط عقل خود را به کار ببندیم و از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم.