رودخانه میستیک
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر دربردارنده رمانی حماسی در وصف عشق، وفاداری، رفاقت، ایمان و خانواده است. این داستان درباره آدمهایی است که گذشته بهطور تغییرناپذیری بر آیندهشان تأثیر گذاشته و خود را در موقعیتهای تاریکی مییابند که آنها را با خود درونی و پنهانشان مواجه میسازد. در این داستان آمده: «هنگامی که آنها بچه بودند، «شان»، «جیمی» و «دیو» با هم رفیق شدند. اما بعد ماشین غریبهای از راه رسید. یکی از بچهها سوار ماشین شد و دوتای دیگر نشدند. و بعد اتفاق وحشتناکی افتاد، اتفاقی که به رفاقت آنها پایان داد و آن سه پسر را برای همیشه عوض کرد.»