شام
داستانهای اسپانیایی - قرن 20م.
وقایع رمان «شام» در شهر کوچک «پرینگلس» میگذرد که زادگاه نویسنده است. دوستم با اینکه در خانهاش تنها بود ما را به میهمانی شام دعوت کرد. او ساخت و ساز میکرد و چندین دهه در پرینگلس خانه ساخته بود. برای همین همه را میشناخت. هر نام در این شهر گره معنایی بود که در آن انبوهی از رشتههای دیگر نامها را به هم پیوند میداد. «دلیا مارتینس» که خانهاش در بولوار بود نخستین آشنای دوستم به حساب میآمد، آشنایی با این ایده، ساخت یک برنامه را در ذهن من مهیا میسازد و ... .