کورالین
داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 20م.
کورالین به همراه خانوادة خود در آپارتمان جدید شروع به زندگی میکنند. کوراین بسیار کنجکاو است، آنها در آپارتمان خود دری دارند که به هیچجا راه ندارد و پشت آن تیغة آجری کشیده شده است. در یک روز کورلین به سمت در میرود و با ناباوری متوجه میشود که تیغة آجری وجود ندارد و در به راهرویی تاریک باز میشود که با گذر از راهرو به خانهای شبیه خانة خود با همهچیزهایی که همیشه در آرزوی داشتن آنها بود، میرسد. در آنجا افرادی شبیه پدر و مادرش و کسانی شبیه همسایگان بودند. این موضوع تلهای است که او را به سوی ماجراهای عجیبی میکشاند که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.