به وقت بینامی
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان روایت یک شبانهروز از زندگی زن میانسالی به نام «موگه» است که سالها نقشآفرین اول و موفق سریالهای تلویزیونی بوده، اما به دلیل مشکلاتی، چند سالی است از بازیگری فاصله گرفته است. در آغاز رمان او با کارگردان بنامی ملاقات میکند و به اصرار برای بازی در یک سریال تلویزیونی که در ارتباط با دفاع مقدس است، قرارداد امضا میکند تا به روزهای شهرت بازگردد. اما درست وقتی که فکر میکند زندگی بهسامان است برای پیدا کردن عزیزی آواره خیابانهای تهران میشود و ... .