خالخالی خیالباف
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای کودکان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «یک برکه آبیرنگ بود. کوچک و کم آب ولی ساکت و خوب و قشنگ. همانجا، «خالخالی» و مادر مهربانش، زندگی میکردند و شاداب بودند. یک عالمه دوستان شاد و شنگول، همیشه با هم کنار آب بودند. روز که میشد «خالخالی»، اینجا و آنجا میرفت. با بچه قورباغهها بازی میکرد. دنبال آنها میرفت. میدوید و میپرید. خلاصه صبح تا غروب، به همه سر میکشید. وقتی خسته میشد، میان نیلوفران میرفت».