همهی آن سالهای بیخاطره
نویسنده در این کتاب به صورت پراکنده، خاطرات دوران جوانیاش را باز میگوید. او در آن ایام برای تحصیل به وین میرود. در آن جا دوستانی خارجی و ایرانی مییابد و گاه درگیر عشقهای کوتاه مدتی میشود و پس از سالها به ایران باز میگردد و خاطراتش را مرور میکند.