آفتاب و آواز
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان ماجرای دو خواهر به نام "کهربا" و "طلاست" که "کهربا" نامزدی خود با پسر عمویش را به خاطر عشق به استاد موسیقیاش به هم میزند و با استاد ازدواج میکند. با این کار کهربا از جمع خانواده طرد میشود. از طرفی طلا که عاشق پسر عمو بود با او ازدواج میکند؛ اما زندگی او سامانی نمییابد و با داشتن دختری از همسرش جدا میشود کهربا نیز صاحب دختری میشود و این ماجرا ادامه مییابد تا بزرگ شدن دختران آنها.....